سیاستگذاری و مدیریت

کارشناسان مسئول :
دکتر کامران باقری لنکرانی - رئیس مرکز تحقیقات سیاستگذاری سلامت

دکتر حسن جولایی - معاون پژوهشی مرکزسیاستگذاری در سلامت

معرفی موضوع
سیاست: منظور از سیاست برنامه هایی است که در سطح کلان در سازمانها مطرح بوده و در هر سطح  معنی خاص خود را دارد. مثلاً، در سطح وزارت بهداشت سیاست تشویق بخش خصوصی، در سطح شهرستانها سیاست تشویق مراقبت های پیشگیرانه و در سطح فنی، مواردی مانند برنامه های واکسیناسیون را در بر میگیرد. باید توجه داشت که سیاستها در خلأ به وجود نمی آیند و اغلب نتیجه تحلیل هایی هستند که با قضاوتهای ارزشی آمیخته می شوند.
سیاستگذاران: افرادی هستند که سیاستها را در سطح سازمانها تدوین مینمایند .
خبرگان سیاست :گروه خاصی از سیاستگذاران هستند که جایگاه بالایی در یک سازمان دارند و اغلب دسترسی ویژهای به دیگر اعضای مهم سازمانهای دیگر دارند.
فرایند سیاستگذاری: مجموعه اقداماتی است که از طریق آن، سیاستها مورد بررسی و تحلیل قرار میگیرند، تدوین و تصویب میگردند، اجرا میشوند و در نهایت مورد ارزشیابی قرار میگیرند

چرا سیاستگذاری در بخش سلامت اهمیت دارد؟
- سلامت، یکی از اساسی ترین نیازهای همه انسانهاست و هیچ یک از افراد جامعه را نمیتوان از آن بی نیاز دانست. سلامت فرد و جامعه در گرو ارائه خدماتی با کیفیت و متناسب با نیاز مردم است. به موجب اصل بیست و نهم قانون اساسی، برخورداری از تامین اجتماعی شامل بازنشستگی، بیکاری، پیری ازکارافتادگی بی سرپرستی، در راه ماندگی، حوادث، سوانح و نیاز به خدمات بهداشتی درمانی و مراقبت های پزشکی به صورت بیمه، حقی همگانی بوده و دولت موظف است از محل درآمدهای عمومی و درآمد های حاصل از مشارکت مردم، خدمات و حمایتهای مالی یادشده را برای آحاد جامعه تامین کند اما بخش قابل توجهی از توان دولت در این زمینه صرف تامین و ارائه خدمات شده و بخش سیاست گذاری نظارت و ارزشیابی در آن کم رنگ جلوه مینماید.
- در بسیاری از کشورها، بخش سلامت، بخش مهمی از اقتصاد است. برخی بخش سلامت را به یک اسفنج تشبیه میکنند که مقادیر وسیعی از منابع ملی را جذب مینماید تا به پرسنل به کار گرفته شده در حیطه سلامت، پرداخت شود و برخی آن را به عنوان راننده اقتصاد بر می شمرند که ابداع  و سرمایه گذاری در زمینه تکنولوژیهای بیومدیکال یا تولید و فروش فرآورده های دارویی یا بیمه نمودن یک جمعیت سالم که از نظر اقتصادی، مولد میباشند، از طریق آن انجام میگیرد.جهش ها ی بزرگ در تار یخ اقتصاد کشورها مانند رشد سریع انگلستان بعد از انقلاب صنعتی، رشد سریع آمریکا و ژاپن در اوایل قرن بیستم و... مدیون بهبود در سلامت عمومی، کنترل بیماریها و بهبود تغذیه که موجب افزایش انرژ ی و بهره وری نیروی کار و کاهش آسیب پذیری در مقابل عفونتها میشود بوده است. هزینه اقتصادی بیماریهای قابل پیشگیری بسیار بالاست، بیماری موجب کاهش میزان درآمد سرانه و نیز درآمد افراد در طول زندگی آنها میشود. در کشورهای در حال توسعه، بیماریهای مسری، مرگ مادران و سوء تغذیه ، وفقرا را  بیشتر در معرض آسیب قرار میدهد و این گروه بیشتر در معرض مخاطرات حاصل از بیماری قرار میگیرند؛ زیرا اولاً، اطلاع و دسترسی کمتری به بهداشت، تغذیه، زندگی سالم و مراقبتهای درمانی دارند. ثانیاً، به دلیل هزینه بالا کمتر به دنبال درمان بیماری خود هستند و ثالثاً، پرداخت مستقیم هزینه های درمانی، آنها را بیشتر در ورطه فقر فرو می برد. برآوردهای آماری نشان میدهد، هر ده درصد بهبود در میزان  امید به  زندگی در بدو تولد، حداقل  ۳/ تا ۴/ رشد اقتصادی را به همراه دارد. رشد اقتصادی نه تنها نیازمند سلامت و آموزش است، بلکه به سایر سرمایه گذاریها ی مکمل ما نند تقسیم مناسب نیروی کار بین بخش عمومی و خصوصی، بازارهایی با کارکرد مناسب، حکومت خوب وترتیبات نهادی برای تشویق پیشرفت فنآوری هم نیاز دارد. بنابراین، اگرچه نمیتوان گفت سرمایهگذار ی در بخش سلامت میتواند مشکلات مربوط به توسعه را حل کند، ولی میتوان ادعا کرد که، سرمایه گذاری در این بخش باید به نقطه محوری توسعه و استراتژی های مربوط به فقرزدایی تبدیل شود. هم چنین، در کشور ما حدود ۷/۵ درصد از تولید ناخالص داخلی صرف هزینههای بهداشت و درمان میشود، ولی مطالعه هزینه های خانوار، بیانگر آن است که نزدیک به ۶۰ درصد از هز ینه ها ی مربوط به سلامت به صورت مستقیم توسط مردم پرداخت شده و حدود چهار درصد از خانوارها به ناچار متحمل هزینه ها ی کمرشکن ناشی از بروز بیماریها می گردند
- سلامت، از طریق تصمیم گیریهای مختلف، تحت تاثیر قرار میگیرد، مثلا فقر، آلودگی آب، بهداشت نامناسب فاضلاب و سایر عوامل نامناسب محیطی، سلامت مردم را متاثر میسازد، از سوی دیگر سیاست های اقتصادی مانند قیمتهای سیگار و الکل میتوانند بر روی رفتار مردم اثر بگذارند. گسترش چاقی در میان بسیاری از جوامع، به سبب افزایش دریافت کالری مازاد، در دسترس بودن غذاهای آماده ارزان قیمت، فروش برخی نوشیدنیها در مدارس و کاهش فرصت ورزش و فعالیت بدنی است، پس درک رابطه بین سیاستگذاری در سلامت و سلامت به عنوان پیامد این سیاست گذاری اهمیت دارد.

شکلهای مختلف سیاستگذاری:

به طور کلی، سیاستگذاری بر دو نوع است : ۱- سیاستگذاریهای عمومی ۲- سیاست گذاری های خصوصی
سیاستگذاری های عمومی ، سیاست هایی هستند که توسط سطوح رسمی و حاکمیتی، تدوین و اجرا می  شوند مانند سیاستهای دولت.
سیاستگذاریهای خصوصی، شامل سیاستهایی هستند که توسط سازمانهای خصوصی تدوین و اجرا می گردند مانند سیاستهای یک شرکت خصوصی
سیاستهای عمومی، خود به دو گروه تقسیم می شوند : ۱- سیاستهای تخصیصی ۲-  سیاست های تنظیمی
سیاستهای تخصیصی، سیاستهایی هستند که جهت ایجاد منافع خاص، برای گروههای مشخصی از افراد یا سازمانها طراحی شده اند تا اطمینان حاصل شود که اهداف عمومی دولت/ حکومت، حاصل شده است مانند انواع یارانه ها

پنج شکل اصلی سیاستها در حوزه سلامت
در حوزه سلامت نیز سیاستها عموما به پنج شکل دیده میشوند:

 قوانین:  قواعدی که به طور رسمی توسط سازمانهای مرتبط با قانونگذاری یا روسای کنترل کننده جامعه، تدوین شده اند
مقررات:  قواعدی هستندکه جهت هدایت اجرای قوانین طراحی شده اند، به عنوان مثال قواعدی که دولت از آن استفاده میکند تا روی افراد و نهادهای مختلف تاثیر بگذارد تا بتوانند رفتار خود را تغییر دهند.
تصمیمات اجرایی  : تصمیماتی که جهت پیگیری اجرای قوانین اتخاذ میشوند شامل تدوین پروتکلها و شیوه نامه های اجرایی. این تصمیمات، کمتر از مقررات، دائمی و ماندگار هستند.
تصمیمات مبتنی بر قضاوت  : سیاستهایی که بر مبنای تصمیمات اتخاذ شده در سیستم قضایی، به وجود میآیند.
سیاستهای کلان  : سیاستهای کلی و گستردهای هستند که تعقیب سلامت در یک جامعه را از طریق روشهای اساسی و زیربنایی، شکل میدهند مانند برنامه پنج ساله توسعه اقتصادی و اجتماعی یا چشم انداز ۲۰ ساله.

 
مطالب مرتبط :
کتاب تحلیل سیاست های تامین سلامت